همچنین میتوان از غیرممکن بودن بهجای ممکن نبودن استفاده کرد.
to be impossible, to be unfeasible
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با توجه به منابع کنونی، انجام این کار ممکن نیست.
Given the current resources, completing the task may be unfeasible.
بدون کمک، تمام کردن پروژه غیرممکن خواهد بود.
It would be impossible to finish the project without help.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ممکن نبودن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ممکن نبودن